جدول جو
جدول جو

معنی بد گمان - جستجوی لغت در جدول جو

بد گمان
کسی که سوء ظن دارد آنکه گمان بد ببرد بد خیال، رشک برنده حسود، مغرض
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بد گمانی
تصویر بد گمانی
سوء ظن بد خیالی، رشک غبطه، غرض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی گمان
تصویر بی گمان
بی تقصیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی گمان
تصویر بی گمان
بی تردید، بدون شک، مطمئناً، بی شک، مسلما، یقینا، قطعا، حتماً
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی گمان
تصویر بی گمان
بی شک، بی تردید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بدگمان
تصویر بدگمان
مشکوک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بدگمان
تصویر بدگمان
سوءظن دار، بدخیال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدگمان
تصویر بدگمان
بدبین، کسی که گمان بد ببرد، کسی که دربارۀ دیگری گمان بد بکند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بدگمان
تصویر بدگمان
((~. گُ))
کسی که سوءظن دارد، حسود، مغرض
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بدگمان
تصویر بدگمان
Mistrustful
دیکشنری فارسی به انگلیسی
недоверчивый
دیکشنری فارسی به روسی
недовірливий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ไม่น่าเชื่อถือ
دیکشنری فارسی به تایلندی
अविश्वासी
دیکشنری فارسی به هندی
অবিশ্বাসী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بد گمان شدن
تصویر بد گمان شدن
سوء ظن داشتن بد خیال شدن، رشک بردن، مغرض گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدگمانی
تصویر بدگمانی
سوءظن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بد زبان
تصویر بد زبان
فحاش، ناسزاگوینده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد دهان
تصویر بد دهان
فحش دهنده نا سزا گوینده
فرهنگ لغت هوشیار